ادبيات داستاني ايران

تحقيق  ادبيات داستاني ايران
 متشکل از 11 صفحه ، در قالب word  قابل ويرايش و اماده پرينت

بخشی از محتوا ::
  روند تحول ادبيات معاصر ايران ، بارها ، به علت هاي گوناگون اجتماعي _ فرهنگي ، قطع شده و پس از يك دوره فترت با ديگر با حركتي تازه آغاز شده است . براي ارايه گزارشي به هم پيوسته از اين تاريخ گسسته صد ساله ، نويسندگان را در سه نسل مي توان دسته بندي كرد : پيشگامان ، نسل ميانه ، نوخيزان آنچه ادبيات هر نسل را متفاوت با ادبيات نسل پيش ميكند، تغيير نحوه نگاه به زندگي و طرز تلقي از وظيفه ادبيـات است. رد اين تغييـرات را مي توان در رمان ها و مجموعه داستانهاي يك قرن اخيـر از 1274 تا 1377 .ش. دنبال كرد
پيشگامان : از 1274 تا 1320 ش
     از قصه هاي منظوم ادبيات متقدم از قبيل شاهنامه فردوسي و مثنوي مولوي كه بگذريم ، داستان هاي منثور فراواني داشته ايم : از سمك عيار تا امير ارسلان . اما برخلاف حكايت كوتاه كه جايگاه والايي در سنت ادبي ايران داشت ، اين داستان ها ي بلند هيچ گاه جدي گرفته نشدند و در حاشيه نظام ادبي مسلط ماندند و به ندرت به درجه ادبي بودن رسيدند . اما تاثير آنها را ، به هنگام دگرديسي حكايت بلند و سنتي ايراني به رمان اروپايي احساس مي كنيم. نخستين رمان نويسان ايراني از نظر شكل بخشيدن به حوادث رمان حول محور سفر و شيوه شخصيت پردازي از داستان ها ي بلند منثور، تاثير پذيرفته اند . آثاري كه اينان نوشتند ثمره برخورد تجدد با جامعه اي سنتي است ؛ برخوردي كه موجد بحران نظام سياسي و اجتماعي مي شود و شكل گرفتن روشنفكراني را در پي دارد كه ضوابط جديدي براي اصلاح جامعه پيشنهاد مي كنند . در درون اين تحولات اجتماعي و سياسي است كه شكلهاي جديد ادبي و در درجه اول رمان رشد مي كنند . رمان،  زاده بحراني است كه بين شكل هاي خلق شده براي دنيايي در شرف فروپاشي و نابودي ، و شكل هاي    تازه اي كه پاسخگوي وضع جديدند پديد مي آيد.
     اما مهم ترين عواملي كه زمينه هاي مادي پيدايش رمان فارسي را فراهم آورد صنعت چاپ و مطبوعات بود . رجال اصلاح طلبي مانند عباس ميرزا قاجار پس از شكست ايرانيان در جنگ با روس ها به خود آمدند و دريافتند كه آينده كشور بستگي به دست يابي به علوم جديد دارد . به همين منظور محصلاتي به فرنگ اعزام شدند. آنان در بازگشت به ميهن ماشين هاي چاپ را به ارمغان آوردند و امكان پيدايش روزنامه ها و كتابها را فراهم ساختند. همچنين با ترجمه متون علمي تاريخي و ادبي ، دريچه تازه اي رو به جهان گشودند و دسترسي به متون تازه و شناخت فرهنگ غرب را آسان كردند.
     چاپ، با تكثير آثار آن ها از انحصار اشراف در آورد و به ميان مردم برد . اما مهم ترين خدمت آن را بايد در پيدايش مطبوعات دانست. مطبوعات ، با ساده كردن نثر در دگرگون سازي مفهوم ادبيات تاثير گذاردند و به شكل گيري تفكر انتقادي ياري كردند . نشرياتي چون اختر ( چاپ استانبول ) و حبل المتين ( چاپ كلكته ) هم پايگاه و تكيه گاه نويسندگان نخستين متون داستاني جديد فارسي بودند و هم محلي براي تجربه كردن شيوه هاي تازه نگارش نويسندگاني چون دهخدا و جمال زاده نيز با نوشتن براي مطبوعات كار ادبي خود را آغاز كردند .مطبوعات نثر را ساده، و آماده به كار گرفته شدن در توصيفها و مكالمات كردند، و مترجمان شكل تازه رمان را در معرض ديد ايرانيان قرار دادند .
     بحث رمان نويسي در ايران اول بار به سال 1250 ش. در نامه ميرزا فتحعلي آخوندزاده به ميرزا آقا تبريزي مطرح شد . او  فن رمان را متضمن فوايد ملت و مرغوب طبايع خوانندگان دانسته بود و به دو ويژگي رمان، آموزندگي و سرگرم كنندگي، اشاره كرده بود آن گاه مترجمان نخستين رمان هاي اروپايي در عصر قاجار در مقدمه هايي كه بر ترجمه هاي خود نوشتند، كوشيدند تا با تعريف نوع ادبي جديد رمان آن را به نظام ادبي ايران وارد كنند. ترجمه داستان تاريخي _ انتقادي آخوندزاده ( 1191_1257ش ) موسوم به ستارگان فريب خورده حكايت يوسف شاه در 1253 ش. فارسي منتشر شد. نويسنده از وراي داستاني كه در عصر صفوي رخ مي دهد
تحقيق ادبيات داستاني ايران
متشکل از 11 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

sara دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید